شهدا

بنام خدای شهیدان
یک نفر باید داوطلب می‌شد که روی سیم خاردار دراز بکشید تا بقیه از روی آن رد شوند؛
یک جوان فورا با شکم روی سیم خاردار خوابید ، همه رد شدند جز یک پیرمرد؛
گفتند: بیا
گفت: نه ، شما برید
من باید وایسم بدن پسرم رو ببرم برای مادرش
مادرش منتظره ...
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
#دفاع_مقدس
#ایثار_و_جوانمردی
#کجا_رفت_تاثیر_سوز_دعا
#کجایند_مردان_بی_ادعا
#سردار_دلها
#رفقای_شهیدم
#رفیق_شهیدم_حسن_حسن_زاده_سرای
#حسن_ختام_عاشقی
دیدگاه ها (۲)

شهدا

عمومی

شهدا

شهدا

میلاد

شهدا

بسبج

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط